ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
"تنها زمانی که پای در خانه نهم باور میکنم از مرگ گریخته ام"
اینها بخشی است از سخنان Zhang Jingchuan کوهنورد چینی که از مهلکه مرگ در کمپ اصلی نانگاپاربات گریخته و 4 شنبه گذشته از طریق ارومچی به زادگاهشKunming بازگشت.ژان جین چوآن کوهنورد 42 ساله چینی می گوید: "آنها 8 مرد مسلح با لباس نظامی بودند که ما را در خواب به دام انداختند و دستانمان را بستند، ما را به زانو قرار دادند، لوازممان را گشتند و شروع به کشتار نمودند. آنها تیری را با هدف قرار دادن سر من به طرفم شلیک کردند. اما سرم را خم کردم و تیر به من اصابت نکرد. من اقدام به فرار به سمت دره نمودم و از دستشان گریختم". اما شاید آنچه موجب رهایی ژان گردید 4 سال خدمت سربازی او در نیروهای نظامی بود. عکس العمل سریع و فرار موجب شد تا نامش در لیست کشته های نانگا پاربات قرار نگیرد. او ساعتی را در تاریکی و در دره های اطراف کمپ اصلی مخفی گشت و پس از اطمینان از امنیت کمپ اصلی به آنجا بازگشت تا طلب کمک نماید
منبع خبر سایت : http://www.koohnews.ir/
گیاه گزنه :
قرنهاست که برای تسکین علائم آلرژی به خصوص تب یونجه که شایعترین نوع آلرژی است، کاربرد دارد.پزشکان معتقدند موثرترین شیوه درمانی برای مبتلایان به آلژری استفاده از این گیاه دارویی است و برخلاف داروهای شیمیایی عوارض جانبی برای بیمار ندارد.همچنین گیاه گزنه در درمان بیماری آلزایمر، التهاب مفاصل، آسم، عفونت مثانه، برونشیت، سنگ کلیه، بزرگی پروستات و درد سیاتیک موثر است.علاوه بر این بهبود و حفظ سلامت موها از دیگر فوائد این گیاه دارویی است به خصوص درمان مناسبی برای موهای چرب و شوره سر به حساب میآید.در آلمان گیاه گزنه به عنوان دارویی برای درمان بیماری پروستات و دارویی ادرارآور مصرف دارد. همچنین گزنه از ترکیبات مهم دیگر داروهای گیاهی برای تسکین دردهای روماتیسمی و التهابی است.تاثیر جوشانده این گیاه در جلوگیری از خونریزیهای داخلی قابل توجه است. همچنین برای درمان کمخونی و علائم قاعدگی مورد استفاده دارد.علاوه بر این استفاده از این گیاه برای تسکین دردهای مفاصلی و ماهیچهای توصیه میشود.
سالم و شاداب باشید
مثل این است....
مثلِ این است، در این خانهی تار،
هرچه، با من سرِ کین است و عناد:
از کلاغی که بخواند بر بام
تا چراغی که بلرزاند باد.
مثلِ این است که میجنبد یأس
بر سکونی که در این ویرانجاست
مثلِ این است که میخواند مرگ
در سکوتی که به غمخانه مراست.
مثلِ این است، در او با هر دَم
بهگریز است نشاطی از من.
مثلِ این است که پوشیده، در اوست
هر چه از بود، ز غم پیراهن.
مثلِ این است که هر خشت در آن
سر نهادهست به زانویِ غمی.
هر ستون کرده از او پای، دراز
به اجاقِ غمِ بیشی و کمی.
مثلِ این است همه چیز در او
سایه در سایهی غم بنهفتهست.
همه شب مادرِ غم بر بالین
قصهی مرگ به گوشاش گفتهست.
مثلِ این است که در ایوانش
هر شب اشباح عزا میگیرند
بیوگان لاجرم، از تنگِ غروب
زیرِ هر سرتاق جا میگیرند.
مثلِ این است که در آتشِ روز
ظلمتِ سردِ شبش مستتر است
مثلِ این است که از اولِ شب
غمِ فردا پسِ دَر منتظر است.
خانه ویران! که در او، حسرتِ مرگ
اشک میریزد بر هیکلِ زیست!
خانه ویران! که در او، هرچه که هست
رنجِ دیروز و غمِ فرداییست!
شاملو
به اِولین و ثمین باغچهبان
چه بگویم؟ سخنی نیست.
میوزد از سرِ امید، نسیمی،
لیک، تا زمزمهیی ساز کند
در همه خلوتِ صحرا
به رهاش نارونی نیست.
چه بگویم؟ سخنی نیست.
پُشتِ درهای فروبسته
شب از دشنه و دشمن پُر
به کجاندیشی خاموش نشستهست.
بامها زیرِ فشارِ شب کج،کوچه
از آمدورفتِ شبِ بد
چشمِ سمج خستهست.
چه بگویم؟ ــ سخنی نیست.
در همه خلوتِ این شهر، آوا
جز ز موشی که دَرانَد کفنی، نیست.
وندر این ظلمتجا
جز سیانوحهی شومُرده زنی، نیست.
ور نسیمی جُنبد
به رهاش نجوا نارونی نیست.
چه بگویم؟سخنی نیست...
احمد شاملو
عنوان بزنامه : کوهپیمایی حاشیه درازه رود
مدت برنامه : یک زوز جمعه 14/4/92
نمایی زیبا از حاشه درازه رود تابستان 88
با شما در برنامه های شاد